(۱۱)

وقتی عشقی نباشد دنیا بوی تعفن می گیرد٬ توی چشم های تو ٬ بی عشق هوس است و بس. توی دست هات بی عشق هیچی نیست. هیچی!


منزجر شده م از در آغوش کشیده شدن بی علاقه. از دست هات و از لب هات

کاش...

کاش! می شد بفهمی

نظرات 6 + ارسال نظر
Reza یکشنبه 7 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:54 ب.ظ http://koralin.blogsky.com/

bah bah salam
ajab tafahomiiiii

رضا دوشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:08 ب.ظ http://peymanehjan.blogfa.com

عشق باید در وجود خود انسان باشه !
نباید در وجود دیگری دنبال عشق بگردی !
عشق با جستجوبهدست نمیاد ، عشق در قلب انسان جوانه میزنه و رشد میکنه.

تأملات ایرانی (رضا) دوشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:28 ب.ظ http://www.taamolateirani.blogfa.com

.
با مطلب « داستان من و نیمه‌شب ِ از خواب‌پریده » به‌روزم .

آی سودا دوشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:19 ب.ظ http://firstwindow.blogsky.com

پذیرش آغوش بی عشق خیانت به باورهایمان است

مشکل اینجاست که توان نپذیرفتن در من نیست!

من دوشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:26 ب.ظ http://koralin.blogsky.com

تو عاشقانه به آغوش بکش ، بزار گرمای عشق تو رو حس کنه و بهش ایمان بیاره

محمدحسین آسایش دوشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:46 ب.ظ

سلام
گاهی هم دنیا با عشق های بی سرانجام رنگ تعفن می گیرد

باید دید تعریف شما از عشق چیه. عشق برای من نه آغازی داره نه سرانجامی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد