(۱۱)

وقتی عشقی نباشد دنیا بوی تعفن می گیرد٬ توی چشم های تو ٬ بی عشق هوس است و بس. توی دست هات بی عشق هیچی نیست. هیچی!


منزجر شده م از در آغوش کشیده شدن بی علاقه. از دست هات و از لب هات

کاش...

کاش! می شد بفهمی

(۱۰)

چه تمنای محالی دارم...

خنده ام می گیرد

(۹)

سخت است. راستش خیلی سخت است وقتی که میدانی پشت این چشم های درشت و زیبا هیچی٬ واقعا هیچی نیست و بعد با هزار تا شوق توشان نگاه کنی. خیلی سخت است... و غم انگیز!

(۸)

رمضان و چیز نخوردن. خیلی هایمان فقط از رمضان این را میدانیم... نه؟

(۷)

اندیشه و افکارم توی حصار خود سانسوری خودم

ترس از افشا شدنم...